تاريخچه نان بربري
فارس و ترك و گيلك ندارد؛ بسياري نان بربري را هنگامي كه تازه و برشته و داغ است، با نان و پنير و سبزي دوست دارند.
درباره اين كه چرا نام اين نان بربري است، داستانهاي زيادي گفتهاند، ولي نام حقيقيِ بربري، «قلاج» است و هنگامي كه در پيِ لشگركشي تركهاي عثماني، اين نان به ايران آمد، نام بربري به خود گرفت.
ناني كه نانواهاي ارتش عثماني براي سربازان ميپختند، با نان بربري امروز، زمين تا آسمان فرق داشت و از گندم خالص سبوس نگرفته تهيه ميشد.
غذاي اصلي سربازان عثماني همان نان قلاج سياه(بربري) بود كه معتقد بودند به آنان نيروي ماوراي انساني ميبخشد. در جشنها، كشتيگيران و پهلوانان عثماني پيش از به ميدان رفتن، كمي از نان سياهمانده كپكزده ميخوردند كه نيرويشان دوبرابر شود.
اين باور، بعدها در ايران ماند و برخي معتقد شدند كه هرچه نان بيشتر بماند و بيات شود، به ارزش غذايي آن افزوده خواهد شد.
بعدها، بسياري از دامداران براي تقويت دامهاي خود، براي نان بيات كپكزده، پول بيشتري ميدادند و معتقد بودند كه چنين ناني، هم گوشتآور است، هم شيرآور. ولي امروزه ، دادههاي پزشكي، چنين باورهايي را درست نميداند و قارچها و كپك ايجاد شده روي نان مانده را براي دستگاه گوارش انسان و جانوران، زيانآور ميداند.
بدون دیدگاه